4 اسلاید صحیح/غلط توسط: San hei انتشار: 2 سال پیش 17 مرتبه مشاهده شده گزارش ذخیره در مورد علاقه ها افزودن به لیست
آنیو آرچر′ز👋🖤
لیریک کامبک به دو صورت انگلیسی و فارسی براتون گذاشته میشه🐚🖤
[Vocal]: My life is black and white... why did this happen? ... I don't want to be alone, but I'm getting more lonely every day... The light is getting less and less every moment... The colors are fading... Nothing but black and white remains. .. [Vocal]: I don't close my eyes Because I may have nightmares! ... I don't want the light to disappear ... tick-tock-tick-tock, time is passing ... darkness may cover everywhere at any moment ... I am alone and I am afraid that it will increase ... [Vocal]: A few steps to I'm afraid... I don't want darkness to cover me... I feel it deep inside... everywhere is black and white... light, light, light, they are getting destroyed... can it happen? ... [Vocal]: This is my last step ... I got it ... I can't fix it anymore ... I'm black inside ... I'm not afraid of it anymore ... tick tock time is up! ... That's right, it happened... The lights join the memories... [Course]: The darkness won over the light! ... nothing can be seen except black color ... I have a bad feeling, but what is its name? ... I was destroyed from the inside ... Now I have to pick up my pieces from the ground ... I better close my eyes ... [Rap]: The silence in my head is driving me crazy, why can 't I get rid of this situation? I'm tired, no matter what I do, it's useless, I can't let go, do you want to fly?! But can't you want to cry?! Do you have another way? [Rap]: Black and white color is everywhere, you can't run away from it, it's covering you, you're being destroyed, tick tock, your time is up, wait for your moment to be crushed! ... [Vocal]: This is my last step ... I got it ... I can't fix it anymore ... I'm black inside ... I'm not afraid of it anymore ... tick tock time is up! ... That's right, it happened... The lights join the memories... [Course]: The darkness won over the light! ... nothing can be seen except black color ... I have a bad feeling, but what is its name? ... I was destroyed from the inside ... Now I have to collect my pieces from the ground ... I better close my eyes ... [Vocal]: Now that I am destroyed ... I understand what that feeling is ... I understand it I do... no one helped me... the lights are destroyed... the darkness grows...This bad feeling is what should not be ...
[وکال]: زندگیم سیاه و سفیده ... چرا این اتفاق افتاد؟ ... من نمیخوام تنها باشم ولی هر روز تنها تر میشم ... نور هر لحظه کمتر میشه ... رنگ ها دارن محو میشن ... چیزی جز رنگ سیاه و سفید نمیمونه ... [وکال]: من چشمام رو نمیبندم چون ممکنه کابوس ببینم! ... نمیخوام نور از بین بره ... تیک تاک تیک تاک زمان داره میگذره ... ممکنه هر لحظه تاریکی همه جا رو فرا بگیره ... تنهام و ازش میترسم که بیشتر بشه ... [وکال]: چند قدم به ترس نزدیک شدم ... نمیخوام تاریکی من رو هم فرا بگیره ... در اعماق وجودم حسش میکنم ... همه جا سیاه و سفیده ... نور، نور، نور اونا دارن نابود میشن ... ممکنه اتفاق بیوفته؟ ... [وکال]: این قدم آخر منه ... بهش مبتلا شدم ... دیگه نمیتونم درستش کنم ... درونم سیاهه ... دیگه ازش نمیترسم ... تیک تاک زمان تمام شد! ... درسته اون اتفاق افتاد ... نور ها به خاطرات پیوستن ... [کورس]: تاریکی بر روشنایی پیروز شد! ... هیچ چیز جز رنگ سیاه دیده نمیشه ... حس بدی دارم اما اسمش چیه؟ ... از درون نابود شدم ... حالا باید تیکه هام رو از روی زمین جمع کنم ... بهتره چشمام رو ببندم ... [رپ]: سکوته توی سرم داره دیوونه ام میکنه چرا نمیتونم از این وضع رهایی پیدا کنم؟ دیگه خسته شدم هر چی دست و پا میزنم فایده ای نداره نمیتونم رها بشم میخوای پرواز کنی؟! ولی نمیتونی میخوای گریه کنی؟! مگه راه دیگه ای هم داری؟ [رپ]: رنگ سیاه و سفید همه جا هست، نمیتونی ازش فرار کنی اون تو رو فرا گرفته در حال نابود شدنی تیک تاک زمانت به پایان رسیده منتظر پودر شدن لحظه هات باش! ... [وکال]: این قدم آخر منه ... بهش مبتلا شدم ... دیگه نمیتونم درستش کنم ... درونم سیاهه ... دیگه ازش نمیترسم ... تیک تاک زمان تمام شد! ... درسته اون اتفاق افتاد ... نور ها به خاطرات پیوستن ... [کورس]: تاریکی بر روشنایی پیروز شد! ... هیچ چیز جز رنگ سیاه دیده نمیشه ... حس بدی دارم اما اسمش چیه؟ ... از درون نابود شدم ... حالا باید تیکه هام رو از روی زمین جمع کنم ... بهتره چشمام رو ببندم ... [وکال]: حالا که نابود شدم ... میفهمم اون حس چیه ... دارم درکش میکنم ... هیچکس کمکم نکرد ... نور ها نابود شدن ... تاریکی ها بزرگ شدن ... این حس بد همون چیزیه که نباید باشه ...
امیدوارم خوشتون اومده باشه🐚🖤
4 اسلاید
1
نتیجه
مجموع امتیاز شما
امتیاز
تعداد پاسخ صحیح
تعداد پاسخ غلط
درصد صحیح
شما به درصد سوالات پاسخ درست دادید
اگر پسندیدی، لایک کن و به سازنده انرژی بده!
7 لایک
♡ ♡ هاے گایز من یـہ ایـבل تازـہ کار تیپاپ هستم بـہ ؋ـنام میگن کریستال اسم چوے جیسو هست نام استیجم لیا هس خوشحال میشم بـہ تست هام سربزنیـב و ؋ـالو کنیـב اـבمین مایل
نا یسسسسسس 🌊🌸
💙حیح کوماعو💚
طوری که احساسامونو توضیح میداد🌚
نایس-!^^🦋
یس👍کوماعو💚💙
_سانی